مصادره کارآفرینانه، بخش اول: مقدمه

آلن دیپ در کتاب «طرح بازاریابی کسب و کارهای کوچک» به نقل از مایکل گربر در کتاب «افسانه کارآفرینی»، اصطلاح «مصادره کارآفرینانه» را به کار می برد. اینکه این اصطلاح درست است یا نه موضوع این یادداشت نیست ولی مفهوم آن و پرداختن به برخی موضوعات اصلی حول آن هدف اصلی این نوشتار است.

آلن دیپ عبارتی ساده و جالب برای درک این موضوع بیان می کند که بسیاری از افراد سازمان بعد از مدتی به این می رسند که « چرا باید برای رئیس احمقم کار کنم؟ من کار خودم را بلدم کسب وکار خودم را راه می اندازم. آن ها از کار کردن برای رئیس احمق به سمت رئیس احمق شدن پیش میروند.» اما شاید بهتر باشد بگوئیم از کارکردن برای رئیس احمق به سمت رئیس احمق تر شدن حرکت می کنند. در واقع «مصادره کارآفرینانه» یک توهم است که برای افراد بسیاری از سازمانها و تیم ها ایجاد می شود و مشکلاتی را در سازمان ایجاد خواهد کرد.

برخی فکر می کنند که این اتفاق فقط در خصوص کارشناسان و کارمندان فنی می افتد ولی تجربه نشان داده است که این تفکر در همه افراد تیم و یا کارشناسان و کارمندان ممکن است ایجاد شود. در «مصادره کارآفرینانه» آنچه در افراد سازمان به وقوع می پیوندد این است که آنها تصور می کنند که کارهای کلیدی و مهمی انجام می دهند و وزن و اهمیت کارهای خود را بیش از آنچه هست می پندارند و فکر می کنند که همه کارها را آنها انجام می دهند و دیگران هیچ کاره اند. این تفکر، نقطه آغازین یک «مصادره کارآفرینانه» است و البته باید مواظب اپیدمی آن نیز بود.

تجربیات بسیار زیادی وجود دارد که نشان می دهد در بسیاری از موارد، افرادی که از تیم جدا شده و به دنبال ایجاد کسب و کار برای خودشان رفته اند موفقیت چشمگیری کسب نکرده اند و البته نمونه های موفق هم وجود دارد! بنابراین گرچه این مصادره، برای کارآفرین خوشایند نیست ولی برای تیم و کسانی که دچار آن شده اند بسیار دلچسب و زیبا و البته جذاب! به نظر می رسد.

«مصادره کارآفرینانه» در همه کسب و کارها و سازمان های کوچک و بزرگ اتفاق می افتد. در حوزه مواد غذایی این مصادره بیشتر دیده می شود زیرا کارکنان شاغل در این سازمان ها کارهای وابسته به مواد غذایی را بسیار ساده تر از آنچه هست فرض می کنند و به دلیل فهم از ماهیت مواد غذایی،  تولید محصولات این حوزه را ناچیز می دانند.

تا اینجا به تعریف « مصادره کارآفرینانه » پرداخته شد. عواملی که باعث می شود تا این نوع از مصادره در سازمان ایجاد شود و راهکارهای پیش گیری و رفتارهای بعد از وقوع آن در یادداشت های بعدی مورد اشاره قرار می گیرد.