• هویت سازی

برای شروع هر کاری داشتن هدف مهمترین بخش کار است. هدف باید دارای سه ویژگی دست یافتنی، قابل اندازه گیری و روشن و شفاف بودن باشد. همچنین در شروع هر کاری نیت نیز مهم است. ممکن است دو نفر یک کار یکسان را انجام دهند ولی نیت آن ها از انجام کاری که انجام داده اند متفاوت باشد. نیت بر اساس ارزش های ذهنی شکل می گیرد و این ارزش ها هویت را می سازد. برخی هویت را به معنی احساس رضایت از  خود و برخی احساسی که جامعه نسبت به ما دارد یا جایگاهی که ما در جامعه داریم در نظر گرفته اند که در هر حالت هویت به نظام ارزش ها وابسته است. هویت تمامی افکار، رقتارها و تصمیمات ما را جهت دهی خواهد کرد  بنابراین مهمترین قسمت شخصیتی فرد است. اولین اقدام کارآفرین، نیت او از شروع کسب و کار است. چرا این کسب و کار را انتخاب کرده و هدف او در آینده چیست؟ و انتظار دارد که بازار هدف و دیگران در خصوص کسب و کار او چگونه فکر کنند و اینکه چه زمانی از کسب و کارش خشنود و راضی خواهد بود؟ سوالاتی است که پاسخ آنها هویت کسب و کار را شکل خواهد داد. در همین راستا نیت کارآفرین نیز شکل می گیرد اینکه چه کاری می خواهد انجام دهد و چرا باید از میان کارهای مختلف این کار را انجام دهد؟ نیت او را تشکیل خواهد داد. اینکه کارآفرین دوست دارد سازمان و محصول آن از نظر مشتریانش چگونه دیده شود و مشتریان نسبت به آن چه احساسی را داشته باشند، تمام فعالیت های فروش و بازاریابی و حتی تولید محصول را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بنابراین در ابتدای کار باید نیت و هدف و هویت شکل گیری فعالیت کارآفرینانه مشخص گردد.

  • تدوین استراتژی(راهبرد)

تدوین استراتژی اولین اقدام عملیاتی کارآفرین است. می توان گفت استراتژی یک ریل گذاری برای نوع رفتار و عملکرد همه یا برخی بخش های سازمان برای رسیدن به وضعیت مطلوب است. استراتژی را می توان در سطح کل سازمان، بازاریابی، فروش و یا تولید محصول تعریف کرد. در صورتی که تعداد راهبردها زیاد شود ممکن است محدودیت هایی را ایجاد کند که منجر به سخت شدن تصمیم گیری در شرایط مختلف شود و از طرفی عدم وجود راهبردهای شفاف و دقیق موجب سردرگمی در تصمیم  گیری ها و سلیقه ای شدن آنها خواهد شد. استراتژی تصویری کلی از روند فعالیت های سازمان را می سازد و باید همیشه برای مدیران و افراد سازمان تکرار شود تا تصمیمات و رفتارهای خود را نسبت به آن تنظیم نمایند. ممکن است استراتژی می تواند بر اساس مقیاس سازمان و یا تغییر شرایط تغییر کند. بعد از تدوین استراتژی ها، تاکتیک ها یا عملیات هایی که باید منجر به رسیدن به هدف شوند مشخص خواهد شد. در صورتی که استراتژی های سازمانی به خوبی تدوین شوند ولی اجرایی نشوند و یا اینکه زمان بسیار زیادی برای تدوین آن ها صرف شود که منجر به تاخیر در عملیات ها گردد، در اصطلاح «سندرم شیء روشن براق» رخ داده است.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.